شنبه، آذر ۰۴، ۱۳۸۵

رپ ایرانی

باید به حقیقتی اعتراف کنم. با موزیک رپ ایرانی که تازگی ها هم خیلی مد شده حال می نمایم. این هم نمونه اش. ظاهرا برای ان بازیگر نگون بخت سخته اند

برنامه نقد دو/اکبر عالمي/آن روي سکه

اکبر عالمي از زماني که برنامه"آن روي سکه" را در اوائل دهه شصت در شبکه دو اجراء ميکرد در ذهنم حک شده بود. بعد تر که دستان قوت گرفت که يک دوربين عکاسي را نگه دارد و سوادم قد داد که روي جلد بعضي کتابها را بخوانم،اولينشان کتاب"ظهور" همين جناب عالمي بود.در مورد ظهور و ثبوت در عکاسي. بعد هم که هنر هفتم. اما از همان سال که من قدم به تکمه تلويزيون نمي رسيد تا الان که احساس مي کنم اکثر قسمت زندگيم رفته و کميش باقي مانده،اين جناب دوست داشتني انگار که هيچ عوض نشده. بار آخري که ديدمش اولين بار بود که از نزديک مي ديدم اين قهرمان دوران کودکي و نوجواني يک انتلکت هنري را. در برنامه نقد دو. در مورد سريال روشناييهاي شهر. آنقدر خوش مشرب بود و ضمنا قبل از ضبط و بعد آن آنقدر از کارم تعريف کرد که ارادتم دو چندان شد.بعد از ضبط گفتم که آن روي سکه را مي ديده ام. گفت که در همين استوديو ضبط مي شده است. قريب به سي سال پيش. چه تقديري،براي من!

به گمانم يکشنبه اين هفته برنامه نقد دو پخش شود. دوستان ببينندمان. ديگر دليلي براي پنهان کاري نيست
 Posted by Picasa

پنجشنبه، آبان ۲۵، ۱۳۸۵

سريال روشناييهاي شهر

چقدر تحمل کردم. چيزي نگفتم و جلوي زبانم گرفتم. که بد نشود. حالا ديگر آخر کار است. سريال روشناييهاي شهر يکشنبه اين هفته تمام مي شود. 3-4 سال از عمرم را برايش گذاشتم. هر چه در دل داشتم نوشتم. بي منت. بارها بازنويسي. مثل يک فرزند براي من بي عهد و عيال...ساخته شد. با مشقت. کرامتي بي نوا خيلي زحمت کشيد. اما... بد پخش شد. بي موقع. خيليها نديدند. آنها هم که ديدند خيلي نفهميدند. ساختار شکني کرده بودم. براي تماشاگر عادي سخت بود،درک و فهمش. اما، ديگر به انتها رسيد. حرفم بود. که در اين جامعه مردن بهتر از ماندن به هر قيمتي است. امير سريال روشناييهاي شهر خوب اين ايده را پياده کرد. مردن بهتر از ماندن ميان اين آدمهاست.. ...
 Posted by Picasa