یکشنبه، دی ۱۱، ۱۳۸۴

یک پایان

دیگر حوصله خوابیدن ندارم. در این سالها کاری که زیاد از پسش بر آمده ام خوابیدن بوده. به لطف شرایط. شرایطی که از هر آدم خلاق و با انرژی یک علاف سرگردان می سازد. وای به حال سرگردان های علاف!..از امروز شیوه ام عوض شده. کارهای زیادی دارم. تا قبل از کوچ نیمه اجباری. باید شروع کنم. همیشه در این سالها شروع کرده ام. دریغ از یک پایان درست و حسابی و تماشاگر پسند.