دو مطلب زیر از وبلاگ دو نفر از تسخیر کنند گان سفارت دانمارک است. هیچ توضیح و تفسیر اضافی لازم نیست. 1. جواد میگفت که شب قبلاش با هفت دستگاه موتور و دو دستگاه ماشین رفته بودند و سروگوشی آب داده بودند. با نگهبانان سفارت هم صحبتهایی انجام داده بودند. پرچم دانمارک را هم روی زمین کشیده بودند. هنوز خشکنشده، بنده خدایی از راه میرسد. میگوید این پرچم دانمارک است؟ وقتی جواب مثبت میشنود، همانجا ... گلاب به رویتان پرچم کثیف دانمارک رو نجس میکن ادامه مطلب 2. آتش زدن پرچم دانمارک هم حتی برای لحظه ای متوقف نمی شد و من هم بالاخره تصمیمم را گرفتم. حمزه که تا ذهنم یاری می کند، همیشه در مواقع سخت یاورم بود، علی رغم آن که فکر می کردم با اعلام این که می خواهم وارد سفارت شوم با من مخالفت کند، اما سریع پذیرفت و وسایل اضافی و مهمم را تخویلش دادم تا سبکبال بروم؛ حمزه انقلابی تر از من است. خود را به سرعت به درب سفارتخانه و از بالای در الکتریکی سفارت که بچه ها از طرق مختلف سعی در بازکردنش داشتند، به داخل سفارت رساندم ادامه مطلب. |
0 Comments:
ارسال یک نظر
<< Home