بیایید اعتراض کنیم
اگر در شرایط پیش آمده گذشته مشی سکوت و بی تفاوتی پیش گرفتیم اینجا دیگر جای سکوت نیست. به بهانه ای واهی مقابل جهان قرارمان داده اند. از کیسه ما خرج توهمی می کنند تا کمی بیشتر بمانند. به چه قیمتی؟ به هر قیمتی که ممکن باشد. ویرانی ایران و ذلت و تنهایی در جهان. دلشان خوش کرده اند به دو سه تا مانند خود. کوبا و ونزوئلا و سوریه. اینها دلششان برای عزت ایران سوخته یا سنگ علم بر سینه می زنند؟ عزت ایران با تحریم جهانی و یکپارچه آن افزون می ششود. علم تنها چشم به راه مانده ما چند کیلو اورانیوم غنی کنیم؟ ساختن نیروگاه اتمی علم نیست؟ اگر توانایی بومی داریم بسازیم. اورانیوم غنی شده را می شود فاکتور گرفت. اگر دانش اتمی بومی شده اقلا دو عدد سانتریفوژ دور بالا بسازیم و تواناییمان را ثابت کنیم. نه آقا حرف از حق طبیعی و قدرت علمی و حسادت غربی ها نیست. قضیه فقط لحاف ملاست. جمهوری اسلامی شده مثل آدمی که از ترس مار به افعی پناه برده. وحشت موهومی از حمله سیاسی و نظامی قریب الوقوع آمریکا در راستای طرح خاورمیانه بزرگ و در ادامه جنگ افغانستان و عراق شده طنابی که آقایان خود را با آن دار بزنند و کاش اقلا اینگونه بود. بعضی وقتها بزدلی عین شجاعت است. کاش مثل شاه می ترسیدند از رویارویی با مردم. از ریخته شدن خون مردم. از گرسنگی و بیچارگی. اما اینگونهنیست. حاضرند هزار ایران را هم که شده فدای یک روز بیش ماندن بر قدرت کنند. ما چه کنیم؟ به خدا باور کنید بوش امام زمان ما نیست. آنهایی که نشسته اید تا کار تمام شود. اینجا خانه من و شماست. حق ماست طلبکار مستاجرین بی میالاتش باشیم. اینجا خانه ماست. چه قیمتی می خواهید بپردازید تا بیگانه ای خانه تان پس گیرد؟ ما..من و اکثر شما اهل خون دادن و گرفتن نیستیم. اما هر چیزی هزینه ای دارد. جایی جمع شویم. مسالمت جویانه اعتراضمان بیان کنیم. به ورطه ای هولناک که مدیران ارشد کشور در آن گرفتارمان کرده اند. لازم نیست بنیاد گرایانه عمل کرد. اقلا اعتراض کنیم. جایی.. چند نفر هم باشیم اهمیتی ندارد. بگذارید اقلا دنیا بداند چند نفری در این کشور نگرانند از رویارویی با جهان. بیایید اعلام کنیم راحتی و آرامشی که در این سالها نداشته ایم حق ماست. این کمترین وظیفه یک حکومت است که راحتی مردمانش فراهمکند. وظیفه آنهاست. بیایید اعتراض کنیم. |
s.f
1 Comments:
باید از هفت خان رستم گذشت
ارسال یک نظر
<< Home