روز سخت
!
واقعا نمی دانم نوشتن و ننوشتن اینجا چه اهمیتی دارد برای خودم و بقیه. اما به طور احمقانه ای همچنان اینجا می نویسم. لک و لک کنان. انگار لج کرده ام.
روز دوم کنگره خلوت بود. دیشب تا صبح عروسی بودیم. با بر و بچه ها. ساعت هشت رفتم کنگره و تا آخر شب چند قرار دیگر. نابودی مطلق. اصلا دلیلش را نمی دانم. این فعالیت عجیب و غریب را که به من تحمیل شده. واقعا انتخابی در کار نبوده. اما بهتر از بی کاری است.خیلی بهتر...پروزه های خوبی دارم برای ادامه کار. امیدوارم این یکی فیلمنامه سر انجام خوبی پیدا کند
1 Comments:
hataman darad .edame bede. neveshtan baes mishe sathe tasavore adam az masaele doro baresh bala bere
nemidoonam vali fek mikonam ye hesy hast ke intoor boroz mikone .
myselfroom.persianblog.com
otagh
ارسال یک نظر
<< Home