بیل وایلدر /تاسوعا ..عاشورا
!
برای کسی که دوران بچگی اش تمام و کمال در قم گذشته عجیب است که از ایام محرم بیزار باشد. عجیب که نه.. غیر عادی است. من هم اتفاقا عادم غیر عادی ای نیستم. یعنی نه خیلی. پس.. از این ایام بدم نمیاید. حال و هوایش برایم دوست داشتنی است. سالها پیش بیماری کشنده ای داشتم. نذر مادرم این بود که اگر به خیر گذشت تمامی دو روز عاشورا و تاسوعا پابرهنه سینه بزنم. خوب شدم. هیچ وقت هم نذرم ادا نشد. از بچگی لامذهب بوده این روح نا آرام. مادرم اوایل به سر و صورت میزد که نذر است و نشکن و این حرفها.. بعد ها برید. بیخیال شد. طفلکی خودش هم هیچوقت آدم مذهبی نبود. بگذریم.. امسال هم محرم به روال سابق ادامه دارد. برای من که نه اهل نظر بازی و گوشه ای ایستادن و شماره رد و بدل کردن هستم..نه سینه و زنجیر و گریه به خود دیده ام به این ایام.بهترین کار همان بود که جمعه برنامه اش ریختم. دو کتاب گرفتم. دومی مصاحبه با بیلی وایلدر بود.. از کارون کرو. از همان کتابها که با لذت میخوانمشان. اصلا داستان و رمان در کتم نمیرود. غیر از آن سالها که هر چیزی با ولع می خواندم. یاد صد سال تنهایی به خیر.این سالها فقط حوصله بیو گرافی دارم. لذت می برم. خلاصه این دو روزه با این کتاب سپری می شود. شاید در آرامشی مذهبی و سیاسی با تفکری تازه و از نو دوباره به رنگ جماعت بیایم. لذت ببرم از رفتن میان مردم. از تاسوعا و عاشورا.. سنت های عجیب و ماندنی اما نه الزاما مقدس
0 Comments:
ارسال یک نظر
<< Home