پنجشنبه، آذر ۰۵، ۱۳۸۳

منطقه بنی صدر


ahwaz Posted by Hello

هر چه بیشتر در ایران سفر می کنم بیشتر به این نظر قائل می شوم که جز تهران بقیه شهر های برگ ایران در واقع روستاهایی بزرگ و گل و گشادند.
....................

از روز ورود به اهواز ناخوش بودم. زمانی هم که به زحمت برای کار از هتل خارج می شدم بیش از نیمساعت دوام نمی آوردم. باید گوشه ای می نشستم یا سریع تاکسی می گرفتم و به هتل بر می گشتم.

آب و هوای اهواز خیلی شبیه قم بود. همان حس و حال بدی که در تمام مدت زندگی در قم داشتم دوباره پس از سالها به سراغم آمده بود. اصلا اشتباهی در کویر به دنیا آمده ام. سرگیجه و سردرد شدید امانم را بریده بود. نکته زجر آور ماجرا این بود که مجبور بودم حتی کمی هم به سلامت تظا هر کنم. بچه هایی که با هم بودیم گرچه دوستانی قدیمی اند اما حالا به عنوان همکار با دیده شک به ضعف من نگاه می کردند..که طرف برای فرار از کار اینگونه تظاهر می کند...

....................

در هیچ شهری این اندازه جوان زیر بیست و پنج سال ندیده بودم که در اهواز. اینجا هم فقر و نا امیدی و بیکاری چهره غالب شهر است. شک ندارم همه این جوانان با هم به اندازه نیم گرم اروانیوم غنی شده برای ج.ا.ا ارزش ندارند. لعنت به حکومت حرامزاده جمهوری اسلامی. یادگار تجاوز حزب توده به لیبرالیسم اسلامی...
...................

زمان جنگ عراق به 5 کیلومتری اهواز رسیده بود. آن موقع طی یک طرح نبوغ آمیز آب کارون به سمت لشگر عراق در بیابان اطراف شهر گرادنده می شود. بعد روی آب نفت سیاه و بنزین فواوانی روان می کنند و آن را آتش می زنند. عراقی ها مجبور به عقب نشینی می شوند.

آب کارون هنوز در آن مکان جریان دارد. تا به حال فکر می کردم این ایده متعلق به چمران بوده. اما اهوازی ها نظری خلاف این دارند. آنها معتقدند ایده این کار و دستورش از طرف بنی صدر بوده. آنقدر به این موضوع عقیده دارند که آن منطقه به عنوان منطقه بنی صدر میان اهوازی ها مشهور است...