چهارشنبه، آبان ۲۰، ۱۳۸۳

سفر شمال

این بایرن مونیخ مادر قحبه هم مثل اینکه وظیف دارد مهاجمان ایرانی را گه مالی کند. آن از علی دایی که در اوج گرفتندش از هرتا و نیمکت نشینش کردند و این هم از وحید هاشمیان
....
دو سه روز گذشته را رفته بودم شمال. از طرف شرکت. ساری..بابل و بابلسر. این جماعت روی هر چه مرغ است سفید کرده اند. هنوز زنگ افطار نخورده شهر به شهر اموات بدل می شد و اثری از موجود زنده در شهر ها پیدا نمی کردی. فکرش را بکنید. ساعت 5 عصر کل شهر به اغماء می رفت. البته در ساری کمتر این حالت دیده می شد . اما بابل و بابلسر بالکل نابود بودند. این جماعت کون گشاد به ظاهر مذهبی از کوچکترین فرصتی برای گشاد بازی استفاده می کنند. . فکر می کردم ما واقعا هنوز مردم مرفهی هستیم. یک دهم یک نفر آمریکایی هم کار نمی کنیم. فقط ادعا داریم و خود را لایق بهترین ها می دانیم..